زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

بد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / bad /

bad, evil, ill, vile, immoral, mal-, wicked

مخالف خوب

یک آدم بد

a wicked person

هوای بد

bad weather

صفت
فونتیک فارسی / bad /

bad, inferior, evil, vicious, crummy, the bad

آدم یا چیز بد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بد و خوب را از هم تشخیص دادن

to distinguish between good and evil

خوب و بد

good and evil

قید
فونتیک فارسی / bad /

badly, awfully, ill, poorly

به طور بد، با بدی

خیلی بد آواز خواند

he sang very badly

چرا اینقدر بد رانندگی می‌کنی؟

why do you drive so badly?

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / -bad /

combining form meaning bad-, mal-, ill-

بد، دژ-

بدرفتار

evil doer

بداقبال

ill-fated

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بدجنس

evil-natured, mean, base

horrid, wicked, nasty

بسیار

bungle

بسیار

frigging

بسیار

عامیانه devilish, dreadful, fearful, fearfully, flyblown, hellish, horrible, ropy, terrible, tough, unholy, villainous, cheesy, stinking, no-good, shit, yucky, naff

بسیار

dirty

بسیار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بد

  1. مترادف:
    ردی سوء شر
    متضاد:
    حسن

ارجاع به لغت بد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بد

لغات نزدیک بد

پیشنهاد بهبود معانی