امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برگماشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

bargomaashtan
assign, charge, nominate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگماشتن

  1. مترادف:
    انتصاب کردن برگماردن گماشتن مامور کردن ماموریت‌دادن منصوب کردن

ارجاع به لغت برگماشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگماشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برگماشتن

لغات نزدیک برگماشتن

پیشنهاد بهبود معانی