امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بسیجیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

basijidan
mobilize, prepare

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بسیجیدن

  1. مترادف:
    آماده ساختن بسیجی کردن تدارک دیدن تمهید کردن سامان‌دادن مهیا ساختن
  1. مترادف:
    آهنگ کردن اراده کردن قصد کردن

ارجاع به لغت بسیجیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بسیجیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بسیجیدن

لغات نزدیک بسیجیدن

پیشنهاد بهبود معانی