purification, purgation, cleansing, sanctification, ablution, keeping clean
purification
purgation
cleansing
sanctification
ablution
keeping clean
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او به تطهیر روح ازطریق مدیتیشن اعتقاد دارد.
She believes in the purification of the soul through meditation.
تطهیر بدن بخش مهمی از تمرینات معنوی بسیاری است.
Cleansing of the body is an important part of many spiritual practices.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تطهیر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تطهیر