session, sitting, meeting, gathering, assembling, convention, assembly, hearing, consistory
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جلسه یا سند بسیار سری
a top-secret meeting or document
در جلسه به نحو احسن رفتار کرد.
She acquitted herself well in the meeting.
پس از نطق او در جلسه غوغا به پا شد.
After his speech, the meeting became a bedlam.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جلسه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلسه