جویا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) جوینده، پرسنده، پرسان

فونتیک فارسی

jooyaa
صفت
searching, aspirant, investigating, wooer, researching, inquiring, asking

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- جوان است و جویای نام آمدست...(فردوسی)

- he is young and comes searching for fame...

- همیشه جویای حال او بوده‌ام.

- i have always asked about her condition
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جویا

ارجاع به لغت جویا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جویا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جویا

لغات نزدیک جویا

پیشنهاد بهبود معانی