حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
حافظ به انگلیسی
معنیها و نمونهجملهها
اسم
صفت
فونتیک فارسی / haafez /
protector, keeper, preserver, guardian, supporter, support, shield, tutelary, retentive
protector
keeper
preserver
guardian
supporter
support
shield
tutelary
retentive
حفظکننده
حصار حافظ مانع ورود جمعیت شد.
The protector barrier prevented the crowd from entering.
او حافظ اصلاحات جدید آموزشی شد.
He became a supporter of the new educational reform.
اسم
صفت
فونتیک فارسی / haafez /
دین Hafiz of Quran, Quran Hafiz
Hafiz of Quran
Quran Hafiz
حفظکنندهی قرآن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حافظ شدن نیازمند تعهد، صبر و تمرین مداوم است.
Being a Hafiz of Quran requires dedication, patience, and consistent practice.
معلم حافظ، کودکان را در حفظ کمک میکند.
The Quran Hafiz teacher guides children in their memorization.
اسم خاص
فونتیک فارسی / haafez /
ادبیات Hafiz, Hafez
Hafiz
Hafez
نام شاعر بزرگ ایرانی
سبک سعدی کاملاً با سبک حافظ تفاوت دارد.
Sadi's style is quite distinct from that of Hafez.
حافظ سبک منحصربهفردی دارد.
Hafiz has an individual style.
مترادف و متضاد حافظ
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
مترادف:
حفظکننده
ارجاع به لغت حافظ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «حافظ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حافظ
لغات نزدیک حافظ
- - حاضری
- - حاضرین
- - حافظ
- - حافظه
- - حافظه با دستیابی تصادفی
