حق‌پرست به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

• خداپرست

• فونتیک فارسی

  haghparast

• صفت
  truth loving, godly, worshipper of God
  • - ذات خداپرستش از او دوستی قابل اعتماد و رازدار ساخته بود.

  • - His truth-loving nature made him a trustworthy friend and confidant.

  • - روزنامه‌نگار خداپرست از انتشار گزارشی که حاوی اطلاعات غلط بود، اجتناب کرد.

  • - The truth-loving journalist refused to publish a story that contained false information.