bric-a-brac, clutter, frippery, gimcrackery, impedimenta, junk, knickknack, lumber, notions, odds and ends, ragbag, stuff, truck
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
bumf, bumph
عامیانه doodad, hash
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خرت و پرت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرت و پرت