آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خشک کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / khoshk kardan /

to dry, to blot, to parch, to dehydrate, to desiccate

to dry

to blot

to parch

to dehydrate

to desiccate

نم‌زدایی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

لطفاً بعداز شستن ظرف‌ها، آن‌ها را خشک کن.

Please dry the dishes after washing them.

مواجهه‌ی بیش از حد با آفتاب می‌تواند پوست شما را خشک کند و آن را کدر نشان دهد.

Overexposure to the sun can dehydrate your skin, making it appear dull.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خشک کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خشکاندن خشکانیدن
متضاد:
مترادف:
رطوبت‌زدایی کردن نم زدایی کردن

ارجاع به لغت خشک کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خشک کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشک کردن

لغات نزدیک خشک کردن

پیشنهاد بهبود معانی