آخرین به‌روزرسانی:

خلاقیت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آفرینندگی

فونتیک فارسی

khallaaghiyyat
اسم

creative power, creativity, creativeness, invention, inventiveness, ingenuity, originality, fertility, fecundity, artifice, contrivance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

میراث کلاسیک نشانگر خلاقیت سرشار یونانیان باستان است.

The classical legacy shows the abundant invention of the ancient Greeks.

رگه‌های خلاقیت او را قادر ساخت تا به راه‌حل‌های منحصر‌به‌فردی برای حل مشکلات دست پیدا کند.

Her vein of creativity enabled her to come up with unique solutions to problems.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلاقیت

  1. مترادف:
    آفرینشگری ابتکار ابداع
  1. مترادف:
    سازندگی

ارجاع به لغت خلاقیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلاقیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلاقیت

لغات نزدیک خلاقیت

پیشنهاد بهبود معانی