to break one's promise, to breach an appointment
to break one's promise
to breach an appointment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه weasel, welsh
weasel
welsh
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خلف وعده کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلف وعده کردن