to preen, to put makeup on, to deck out, to embellish, to spruce up, to array
to preen
to put makeup on
to deck out
to embellish
to spruce up
to array
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم گرفت قبلاز مهمانی خودآرایی کند.
She decided to put makeup on before the party.
از او خواست تا برای عکسبرداری خودآرایی کند.
He asked her to deck out for the photoshoot.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خودآرایی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودآرایی کردن