primary school, elementary school, grammar school, grade school, junior school, school
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نسلهای متفاوتی از دانشآموزان دیوارهای دبستان را خراشیده بودند.
Generations of students had scarred the walls of the school.
دبستان جایی است که دوستیهای زیادی شروع میشود.
Elementary school is where many friendships begin.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دبستان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دبستان