آخرین به‌روزرسانی:

درخشیدن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

de(a)rakhshidan

to shine

لحظه ای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درخشیدن

  1. مترادف:
    اشتعال پرتوفشانی تابیدن تافتن نورافشانی

ارجاع به لغت درخشیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درخشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درخشیدن

لغات نزدیک درخشیدن

پیشنهاد بهبود معانی