آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴

    تابیدن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / taabidan /

    to shine, to glow, to flash, to radiate, to gleamer, to illuminate

    to shine

    to glow

    to flash

    to radiate

    to gleamer

    to illuminate

    درخشیدن

    کرم‌های شب‌تاب در باغ تاریک می‌تابند.

    The fireflies shine in the dark garden.

    ستاره‌ها در آسمان شب به‌روشنی می‌تابند.

    The stars flash brightly in the night sky.

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / taabidan /

    to twist, to curl, to wind (around each other), to spin

    to twist

    to curl

    to wind

    to spin

    به هم تابیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    مو به دور تنه‌ی درخت قدیمی شروع به تابیدن کرد.

    The vine began to twist around the old tree trunk.

    ریسمان‌ها به دور یکدیگر می‌تابند.

    The ribbons wind around each other.

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / taabidan /

    to stroke, to feed

    to stroke

    to feed

    (تنور و کوره) سوخت دادن

    من باید کباب‌پز را با زغال بیشتر تاب دهم.

    I need to feed the grill with more charcoal for the barbecue.

    گاهی اوقات باید آتش غذا را بتابید تا زغال‌ها روشن بمانند.

    Occasionally, you should feed the fire to keep the embers glowing.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تابیدن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    درخشیدن رخشیدن روشن شدن
    متضاد:
    برنتافتن
    مترادف:
    حرارت یافتن گرم شدن
    مترادف:
    گداختن گرم کردن
    مترادف:
    تاب آوردن بردباری کردن تحمل کردن طاقت آوردن

    سوال‌های رایج تابیدن

    تابیدن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تابیدن» در زبان انگلیسی به To Shine یا To Radiate ترجمه می‌شود.

    این واژه به معنای ساطع کردن نور، درخشیدن یا نمایان کردن روشنایی است و می‌تواند به نور خورشید، چراغ یا هر منبع نور دیگر اشاره داشته باشد. تابیدن معمولاً با پخش شدن نور و روشن کردن محیط پیرامون همراه است و به شکل مستقیم یا غیرمستقیم حس زیبایی، گرما و انرژی را منتقل می‌کند. در ادبیات و توصیف‌های تصویری، تابیدن می‌تواند جنبه‌ای نمادین نیز پیدا کند و نشانگر شکوه، امید یا زندگی باشد.

    تابیدن تنها محدود به نور فیزیکی نیست؛ در معنای استعاری نیز کاربرد گسترده‌ای دارد. وقتی گفته می‌شود فردی می‌تابد، منظور این است که او درخشش، موفقیت، شادی یا انرژی مثبت از خود نشان می‌دهد. تابیدن در این معنا به نوعی بازتاب ویژگی‌های درونی و تأثیرگذاری فرد بر محیط اطراف اشاره دارد. این واژه بیانگر حضور چشمگیر و اثرگذار است و معمولاً بار معنایی مثبت دارد.

    از دیدگاه علمی، فرآیند تابیدن نور در فیزیک به انتشار امواج الکترومغناطیسی از یک منبع نور گفته می‌شود. نور خورشید، لامپ‌ها و شمع‌ها نمونه‌هایی از منابعی هستند که نور می‌تابانند و محیط اطراف خود را روشن می‌کنند. شدت، رنگ و زاویه تابش نور می‌تواند تأثیر مستقیمی بر محیط و احساسات افراد داشته باشد، به گونه‌ای که نور شدید یا نرم، حس متفاوتی ایجاد می‌کند و تجربه‌ی انسانی از محیط را شکل می‌دهد.

    در هنر و ادبیات، تابیدن اغلب برای ایجاد تصویرهای بصری و احساسی به کار می‌رود. شاعران و نویسندگان از این واژه برای توصیف نور خورشید، ستارگان، مهتاب یا حتی تابش درونی انسان بهره می‌گیرند. تابیدن در این زمینه می‌تواند نماد امید، روشنی، زیبایی و الهام باشد و خواننده یا بیننده را به سمت تجربه‌ای احساسی و بصری هدایت کند. این کاربرد هنری، واژه‌ی «تابیدن» را فراتر از یک فعل فیزیکی و به مفهومی غنی و چندلایه تبدیل می‌کند.

    در زندگی روزمره نیز تابیدن می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد. از نور چراغ‌های شهری گرفته تا تابش خورشید بر پنجره‌ها، همه نمونه‌هایی از این فعل هستند که محیط را روشن و دلنشین می‌کنند. همچنین، وقتی درباره‌ی انسان یا شخصیت‌ها گفته می‌شود کسی می‌تابد، نشان‌دهنده‌ی درخشش و برجستگی او در جمع یا در کار خود است. این استفاده‌ها، نشان‌دهنده‌ی گستردگی و غنای معنایی واژه‌ی «تابیدن» در زبان فارسی است و ارزش آن را در بیان مفاهیم روشنایی، تأثیرگذاری و زیبایی دوچندان می‌کند.

    ارجاع به لغت تابیدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تابیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابیدن

    لغات نزدیک تابیدن

    • - تابه ای
    • - تابیدگی
    • - تابیدن
    • - تابیدن به هم
    • - تابیده
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.