فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دورگه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • از دو نژاد مختلف
  • فونتیک فارسی

    dorage
  • صفت
    mongrel, mulatto, cross, half-breed, hybrid, half-caste, colored, Creole
    • - سگ دورگه به دنبال غذا در خیابان‌ها پرسه زد.

    • - The mongrel dog wandered the streets, searching for food.
    • - او دو بچه‌ی دورگه دارد.

    • - He has two half-caste children.
  • (صدای انسان) خشن، کلفت
  • فونتیک فارسی

    dorage
  • صفت
    (voice) rough, hoarse, cracked
    • - معمولاً در پانزده سالگی صدای پسران دورگه می‌شود.

    • - Normally a boy's voice breaks at fifteen.
    • - با صدایی دورگه داد زد.

    • - He shouted in a rough voice.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دورگه

ارجاع به لغت دورگه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دورگه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دورگه

لغات نزدیک دورگه

پیشنهاد بهبود معانی