فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

ذبح به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

zebh
slaughtering

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
slaughtered animal
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ذبح

  1. مترادف:
    بسمل قربانی کشتار کشتن

ارجاع به لغت ذبح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ذبح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ذبح

لغات نزدیک ذبح

پیشنهاد بهبود معانی