با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

روبرو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مقابل
  • فونتیک فارسی

    rooberoo
  • صفت
    ahead, opposite, facing, face to face, confronting
    • - صنعت با مشکل جدی کمبود نیروی کار روبرو است.

    • - Industry is facing a serious labor shortage.
    • - کشور با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو است.

    • - The country is facing great economic difficulties.
    • - روبروی ساختمان بانک

    • - opposite the bank building
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد روبرو

ارجاع به لغت روبرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روبرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روبرو

لغات نزدیک روبرو

پیشنهاد بهبود معانی