با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    زن مرده به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    مردی که زنش فوت کرده است

    فونتیک فارسی

    zanmorde
    صفت
    widower

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    - مرد زن‌مرده با پنج فرزند

    - a widower with five kids

    - مرد زن‌مرده تنها در خانه‌ی خالی‌اش نشست.

    - The widower man sat alone in his empty house.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت زن مرده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «زن مرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زن مرده

    لغات نزدیک زن مرده

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی