headship, lordship, patronage, superiority, sovereignty, eminence, leadership
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سروری جهان فقط به او تعلق دارد و بس.
The lordship of the world is his alone.
سروری ارتش آن کشور نتیجهی تکنولوژی پیشرفته و برنامهریزی استراتژیک آنهاست.
The country's military superiority is a result of their advanced technology and strategic planning.
سروری امپراتور از سبک زندگی پرتجمل و کاخ اشرافیاش مشخص بود.
The emperor's superiority was evident in his extravagant lifestyle and lavish palace.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سروری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سروری