آخرین به‌روزرسانی:

سوا کردن به انگلیسی

معنی‌ها

to separate, to select, to pick out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

demarcate, intervene, part, select, sift, single, sort, try

مجازی handpick

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوا کردن

  1. مترادف:
    جدا کردن
  1. مترادف:
    از هم جدا کردن
  1. مترادف:
    انتخاب کردن برگزیدن دست‌چین کردن

ارجاع به لغت سوا کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوا کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوا کردن

لغات نزدیک سوا کردن

پیشنهاد بهبود معانی