امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سوار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

savaar
rider, horseman, riding, mounted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
ارتش
trooper
cavalryman
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوار

ارجاع به لغت سوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوار

پیشنهاد بهبود معانی