آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

شکارچی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / shekaarchi /

hunter, huntsman, huntress, sportsman, predator

hunter

huntsman

huntress

sportsman

predator

صیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

شکارچی دو مرغابی وحشی شکار کرد.

The hunter bagged two wild ducks.

پلنگ شکارچی پرتوانی است.

The tiger is a mighty hunter.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شکارچی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
دام‌گستر دامیار شکارگر صیاد

ارجاع به لغت شکارچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شکارچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شکارچی

لغات نزدیک شکارچی

پیشنهاد بهبود معانی