آخرین به‌روزرسانی:

غر زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / ghor zadan /

to nag, to carp loudly, to cavil, to cluck, to grizzle, to scold, to groan, to grumble, to grouse, to growl, to mutter, to snarl, to grunt, to natter, to mumble, to beef, to squawk, to yammer, to gripe, to complain, to grouch

سخن اعتراض‌آمیز گفتن، غر و لند کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

باز که نمی‌خوای به من غر بزنی، درسته؟

You're not going to nag me again, are you?

دلیلی برای غر زدن وجود ندارد.

There is no reason to complain.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت غر زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غر زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غر زدن

لغات نزدیک غر زدن

پیشنهاد بهبود معانی