فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قاطر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

استر

فونتیک فارسی

ghaater
اسم

جانورشناسی mule, hinny

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او قاطر را به گاری بست و به‌سمت شهر به راه افتاد.

She hitched the mule to the cart and set off for town.

راه باریک و پرپیچ و خمی که فقط با قاطر قابل سفر بود.

A winding path that could only be travelled by mule.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قاطر

  1. مترادف:
    استر

ارجاع به لغت قاطر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قاطر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قاطر

لغات نزدیک قاطر

پیشنهاد بهبود معانی