فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قدردان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قدرشناس

فونتیک فارسی

ghadrdaan
صفت

appreciative, grateful, thankful, obliged, under obligation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

جامعه قدردان بخشندگی کشاورز بود چرا که او سخاوتمندانه محصول خود را با افراد نیازمند تقسیم کرد.

The community was grateful for the farmer's bounty as he generously shared his harvest with those in need.

من قدردان فرصت یادگیری و رشد در این شغل جدید هستم.

I am appreciative of the opportunity to learn and grow in this new job.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قدردان

  1. مترادف:
    سپاسگزار شکرگزار قدرشناس ممنون نمک‌شناس
    متضاد:
    قدرنشناس

ارجاع به لغت قدردان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قدردان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قدردان

لغات نزدیک قدردان

پیشنهاد بهبود معانی