به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

قورباغه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • (جانورشناسی) وزغ، غوک
  • فونتیک فارسی

    ghoorbaaghe
  • اسم
    frog, toad
    • - کالبد‌شکافی قورباغه

    • - the dissection of a frog
    • - قورباغه روی چمن ورجه‌وورجه می‌کرد.

    • - The frog bobbed on the grass.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد قورباغه

ارجاع به لغت قورباغه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قورباغه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قورباغه

لغات نزدیک قورباغه

پیشنهاد بهبود معانی