با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

مترجم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ترجمه‌گر، برگرداننده، ترجمان، دیلماج، پچواک
  • فونتیک فارسی

    motarjem
  • اسم
    interpreter, translator, dragoman
    • - او به کمک یک مترجم حرف زد.

    • - He spoke through an interpreter.
    • - او مترجم رسمی دولت پاکستان است.

    • - He is an official translator to the government of Pakistan.
    • - شغل او به عنوان مترجم تسهیل ارتباط بین دو طرف بود.

    • - As a dragoman, his job was to facilitate communication between the two parties.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مترجم

ارجاع به لغت مترجم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مترجم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مترجم

لغات نزدیک مترجم

پیشنهاد بهبود معانی