فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مدیر عامل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مدیر منتخب هیئت مدیره
  • فونتیک فارسی

    modir aamel
  • اسم
    managing director, executive director, chief executive officer, CEO
    • - مدیر عامل جدید تغییرات زیادی اعمال کرده است.

    • - The new CEO has implemented several changes.
    • - تصمیم مدیر عامل مبنی بر گسترش بازارهای جدید حرکتی استراتژیک بود.

    • - The CEO's decision to expand into new markets was a strategic move.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت مدیر عامل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدیر عامل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مدیر عامل

پیشنهاد بهبود معانی