آخرین به‌روزرسانی:

مستوفی به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / mostõfaa /

state accountant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مستوفی

  1. مترادف:
    خزانه‌دار خزانه‌دار کل محاسب

سوال‌های رایج مستوفی

معنی مستوفی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مستوفی» در زبان انگلیسی به accountant, financial officer, یا در زمینه‌های تاریخی، chief accountant یا state treasurer ترجمه می‌شود.

در متون تخصصی‌تر مربوط به تاریخ ایران، گاهی از خود واژه‌ی Mostofi یا Mustawfi (با تلفظ عربی‌شده) نیز به‌عنوان یک اصطلاح خاص استفاده می‌شود.

«مستوفی» عنوانی اداری و دیوانی با پیشینه‌ای طولانی در تاریخ ایران، به‌ویژه در دوران اسلامی و بعدتر در دوره‌های صفویه، قاجاریه و حتی اوایل پهلوی بوده است. واژه‌ی «مستوفی» از ریشه‌ی عربی «استیفاء» به معنای «دریافت کردن کامل» یا «محاسبه‌ی دقیق» گرفته شده است، و به فردی اطلاق می‌شد که مسئول جمع‌آوری، تنظیم و حسابرسی مالیات‌ها، خراج، و درآمدهای دولتی بود. این مقام، هم جنبه‌ی مالی داشت و هم جنبه‌ی اداری، و در ساختار دیوانی سنتی ایران نقش کلیدی ایفا می‌کرد.

در ساختار حکومت‌های سنتی، مستوفیان به‌عنوان چشم و گوش مالی دولت عمل می‌کردند. وظیفه‌ی آنان بررسی دفاتر مالی، حساب و کتاب‌های مربوط به درآمد ایالات، مالیات‌ها، و هزینه‌های درباری یا لشکری بود. دقت در نگارش دفاتر، مقابله با فساد و سوءاستفاده، و اطمینان از شفافیت مالی، از جمله وظایف مهم این مقام بود. برخی مستوفیان حتی نفوذ سیاسی قابل‌توجهی داشتند و گاه در تصمیم‌گیری‌های کلان مشارکت می‌کردند.

در دوران صفوی و قاجار، مقام مستوفی دارای درجه‌بندی و طبقه‌بندی خاصی بود. «مستوفی‌الممالک» عنوان بالاترین مقام مستوفی در سطح کشور بود که مسئول کلیه‌ی امور مالی در سطح ملی بود و در کنار صدر اعظم و دیگر مقامات دیوانی، یکی از ارکان اداره‌ی کشور محسوب می‌شد. این جایگاه چنان اهمیت داشت که برخی از مستوفیان بعدها خود به مقام صدارت یا وزارت نیز می‌رسیدند.

از نظر اجتماعی نیز مستوفیان معمولاً از طبقات باسواد و تحصیل‌کرده‌ی جامعه بودند. آنان باید مهارت بالایی در حسابداری سنتی، ریاضیات، خوش‌نویسی و نگارش دیوانی می‌داشتند، چرا که دفاتر مستوفی نه‌تنها ابزار حسابرسی، بلکه اسناد حقوقی و رسمی کشور محسوب می‌شدند. از این رو، مدارس خاصی برای تربیت دیوان‌سالاران، از جمله مستوفیان، وجود داشت و فرزندان خانواده‌های دیوانی معمولاً این مسیر شغلی را دنبال می‌کردند.

با ورود مفاهیم نوین اداری در دوره‌ی مشروطه و پس از آن، جایگاه سنتی مستوفی به‌تدریج با مفاهیمی چون «حسابدار»، «مدیر مالی»، یا «وزیر مالیه» جایگزین شد و واژه‌ی مستوفی کاربرد رسمی خود را از دست داد. با این حال، رد پای این عنوان هنوز در متون تاریخی، اسناد رسمی قدیمی، و حتی در برخی نام‌خانوادگی‌ها (مانند مستوفی، مستوفیان، مستوفی‌زاده) باقی مانده و یادآور دوره‌ای خاص از گذشته‌ی ایرانی است.

ارجاع به لغت مستوفی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مستوفی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مستوفی

لغات نزدیک مستوفی

پیشنهاد بهبود معانی