obliged, grateful, glad, thankful, appreciative, beholden
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بسیار ممنون میشوم اگر فرم را در اسرع وقت کامل کنید و تحویل دهید.
I'd be obliged if you would complete and return the form as soon as possible.
برای آنچه که داری ممنون باش.
Be thankful for what you have.
کلمهی «ممنون» در زبان انگلیسی معمولاً به thank you یا thanks ترجمه میشود. در موقعیتهای رسمیتر، از عبارتهایی مانند I’m grateful یا I appreciate it نیز استفاده میشود که بیانگر قدردانی عمیقتری هستند. واژهی «ممنون» در زبان فارسی از ریشهی عربی آمده و در اصل بهمعنای «کسی که مدیون لطف یا مهربانی دیگریست» بهکار میرفته، اما در گفتوگوی امروزی فارسی، بیشتر بهمعنای سادهی «متشکرم» یا «سپاسگزارم» بهکار میرود.
«ممنون» یکی از پرکاربردترین واژهها در تعاملات روزمره است که نهتنها یک واکنش مودبانه به دریافت کمک یا محبت دیگران بهشمار میرود، بلکه نشاندهندهی فرهنگ احترام و قدردانی در روابط انسانی است. بیان این واژه، حتی در سادهترین حالت، میتواند پیامی از توجه، ادب و ارتباط سالم را منتقل کند.
گفتن «ممنون» در مناسبتهای مختلف، از گرفتن یک لیوان آب تا دریافت لطفی بزرگ، تأیید میکند که شخص مقابل دیده شده و عمل او بیپاسخ نمانده است. همین ویژگی است که «ممنون» را از یک کلمهی صرفاً کاربردی، به ابزاری فرهنگی برای تحکیم ارتباطات انسانی تبدیل کرده است. حتی در بسیاری از فرهنگها، بیان نکردن تشکر یا پاسخ ندادن به محبت دیگران نوعی بیاحترامی یا بیتوجهی تلقی میشود.
از سوی دیگر، وقتی کسی با صمیمیت و لبخند میگوید «ممنون»، این واژه میتواند فضای گفتگو را گرمتر، دلپذیرتر و انسانیتر کند. در نهایت، «ممنون» نهفقط یک واکنش زبانی، بلکه نشانهای از آگاهی نسبت به لطف دیگران و تداوم فرهنگ قدردانی در زندگی روزمره است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ممنون» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ممنون