آخرین به‌روزرسانی:

مه‌جبین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / mahjabin /

comely, beautiful, fair, attractive, beautiful person, beauteous, beauty, pulchritudinous, glamorous

مهرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

زن جوان مه‌جبین توجه حضار را به خود جلب کرد.

The comely young woman caught the attention of everyone in the room.

او زنی مه‌جبین با چشمان آبی و لبخندی گرم بود.

She was an attractive woman with blue eyes and a warm smile.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مه‌جبین

  1. مترادف:
    پری‌رخسار پریرو خوبرو زهره‌جبین مه‌رخسار مه‌لقا مهوش
    متضاد:
    بدمنظر

ارجاع به لغت مه‌جبین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مه‌جبین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مه‌جبین

لغات نزدیک مه‌جبین

پیشنهاد بهبود معانی