فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مهوش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

زیبا

فونتیک فارسی

mahvash
اسم صفت

beautiful, having a face like the moon

او زنی مهوش بود.

She was a very beautiful woman.

از آن چیزی که به یاد داشتم هم مهوش‌تر بود.

She was even more beautiful than I had remembered.

نام زن

فونتیک فارسی

mahvash
اسم خاص

(feminine proper noun) Mahvash

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

سماور روی مهوش افتاد و نیمی از تن او را سوزاند.

The samovar fell on Mahvash and scalded half of her body.

مهوش را از کلاه قرمزش شناختم.

I recognized Mahvash by her red hat.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهوش

  1. مترادف:
    زهره‌جبین زیبا ماهرخ ماهرو مه‌پیکر مه‌جبین مهرخ مهرو مهسا مه‌سیما مه‌لقا

ارجاع به لغت مهوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهوش

لغات نزدیک مهوش

پیشنهاد بهبود معانی