فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

مهمانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

بزم، سور، ضیافت

فونتیک فارسی

mehmaani
اسم
party, banquet, entertainment, ,reception, treat, feast, festivity, ball, festival, bash

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
عامیانه blowout
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهمانی

  1. مترادف:
    جشن سور ضیافت میهمانی ولیمه
    متضاد:
    میزبانی

ارجاع به لغت مهمانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهمانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهمانی

لغات نزدیک مهمانی

پیشنهاد بهبود معانی