با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

نجیب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • پاکدامن، عفیف، باعفت
  • فونتیک فارسی

    najib
  • صفت
    (sexually) pure, immaculate, chaste
    • - تس دختر نجیب و جوانی بود

    • - Tess was a chaste young girl
    • - از دخترها انتظار می‌رفت که تا زمان ازدواج نجیب بمانند

    • - Girls were expected to remain chaste until marriage
  • اعیان، والاگهر، اشرافی، والاتبار
  • فونتیک فارسی

    najib
  • صفت
    aristocratic, gentlemanly, patrician, gentle, decent, nobly born, from a good family
    • - او اسب نجیبی است که هرگز راکبش را نمی‌اندازد

    • - He is a gentle horse that never cast his rider
    • - آرتور شخص بسیار نجیب و مهربانی بود

    • - Arthur was a very gentle, caring person
  • (شیمی) گاز نجیب
  • فونتیک فارسی

    najib
  • صفت
    noble gas, rare gas, inert gas
    • - نئون، آرگون، کریپتون، زنون و رادون گازهای نجیب هستند

    • - They are the noble gases: neon, argon, krypton, xenon, and radon
    • - هلیوم گاز نجیب است؟

    • - is Helium a noble gas?
  • زن و شوهر
  • faithful
  • virtuous
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نجیب

ارجاع به لغت نجیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نجیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نجیب

لغات نزدیک نجیب

پیشنهاد بهبود معانی