cleaner, janitor, a person in charge of cleaning, wiper
cleaner
janitor
a person in charge of cleaning
wiper
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نظافتچی شیشههای گلآلود را بهسرعت تمیز کرد.
The wiper quickly cleaned the muddy windows.
نظافتچی بادقت استفراغ را از کف راهرو پاک کرد.
The cleaner carefully mopped up the sick from the hallway floor.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نظافتچی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نظافتچی