آخرین به‌روزرسانی:

نماد به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

namaad

allegory, badge, emblem, ideogram, image, mark, notation, personification, sign, stuff, symbol, totem, type

مجازی hallmark

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نماد

  1. مترادف:
    تمثیل رمز سمبل نمودار

ارجاع به لغت نماد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نماد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نماد

لغات نزدیک نماد

پیشنهاد بهبود معانی