فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نیمه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • وسط
  • فونتیک فارسی

    nime
  • اسم
    half, half-size, semi-, demi-, hemi
    • - چیزی را نیمه پر کردن

    • - to fill something half full
    • - در استراحت بین دو نیمه، مسابقه 7 به 6 بود.

    • - At halftime, the game was 7 to 6.
    • - ساندویچ نیمه‌خورده

    • - a half-eaten sandwich
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نیمه

ارجاع به لغت نیمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نیمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیمه

پیشنهاد بهبود معانی