half, half-size, semi-, demi-, hemi
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چیزی را نیمه پر کردن
to fill something half full
در استراحت بین دو نیمه، مسابقه 7 به 6 بود.
At halftime, the game was 7 to 6.
ساندویچ نیمهخورده
a half-eaten sandwich
کلمهی «نیمه» در زبان انگلیسی به half ترجمه میشود.
نیمه به معنای یک بخش از دو بخش مساوی یک کل است؛ یعنی وقتی چیزی به دو قسمت برابر تقسیم شود، هر قسمت یک نیمه محسوب میشود.
این کلمه کاربردهای گستردهای در زندگی روزمره، ریاضیات، زمانبندی و حتی مفاهیم انتزاعی دارد. برای مثال، وقتی میگوییم «نیمهی روز»، به ساعت ۱۲ ظهر یا دقیقا وسط روز اشاره داریم؛ یا در یک مسابقه ورزشی مانند فوتبال، بازی به دو نیمه تقسیم میشود که هر نیمه مدت زمانی مشخص دارد.
در موقعیتهای مختلف، «نیمه» میتواند اشاره به مدت زمان، مقدار، یا حتی موقعیت مکانی داشته باشد؛ مثلاً نیمهی اول یک بازی ورزشی، نیمهی روز که به معنای ظهر است، یا حتی نیمهی یک سیب که به دو قسمت مساوی تقسیم شده باشد.
مفهوم نیمه به ما کمک میکند تا بخشهای مساوی را بهتر درک کنیم و تقسیمبندیهای دقیقتری انجام دهیم.
از نظر ریاضی، نیمه به صورت عدد کسری ۱/۲ یا ۰.۵ شناخته میشود و محاسبه و تقسیم اشیا، اعداد یا زمانها بر اساس این مفهوم ساده انجام میشود. در فرهنگها و زبانهای مختلف نیز مفهوم «نیمه» به عنوان نمادی از تعادل، تقسیم مساوی و تساوی اهمیت دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نیمه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نیمه