confidant, a trusted friend, confidante, confider, bosom friend
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من همیشه همراز تو بوده، هستم و خواهم بود.
I was, am and will be your bosom friend.
او همراز عزیز من است.
She is a dear confidant of mine.
همراز عشق
confidant of love
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همراز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همراز