۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

محرم به انگلیسی

توضیحات:

همچنین در حالت جمع معنای اول، دوم و سوم می‌توان از محارم استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / mahram /

insider, confidant, confidential, trusty, trustworthy, confidante, intimate, privy (to)

معتمد

او محرم راز صمیمی من است. من می توانم هر چیزی را به او بگویم.

She is my close confidant; I can tell her anything.

من همیشه به دوست محرم خود اعتماد می‌کنم.

I always confide in my trusty friend.

صفت
فونتیک فارسی / mahram /

قدیمی unlawful, prohibited

حرام، ناشایست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او شیوه‌های محرم را که در شرکت دیده بود گزارش کرد.

She reported the unlawful practices she witnessed at the company.

دادگاه اقدام‌های او را محرم دانست که منجر به جریمه‌ی سنگین شد.

The court deemed his actions as prohibited, resulting in a heavy fine.

اسم صفت
فونتیک فارسی / mahram /

one with whom marriage is prohibited, one in front of whom a Moslem woman can be without headcover

خویشاوندی که رعایت حجاب جلوی آن الزامی نیست

براساس قوانین اسلامی، خواهر محرم است.

According to Islamic law, a sister is one with whom marriage is prohibited.

در برخی فرهنگ‌ها، خواهرزاده یا برادرزاده محرم در نظر گرفته می‌شود.

In some cultures, a niece or nephew is considered one with whom marriage is prohibited.

اسم
فونتیک فارسی / moharram /

تقویم Moharram

نخستین ماه سال قمری

محرم ماه عزاداری است.

Moharam is the month of mourning.

محرم اولین ماه تقویم اسلامی است.

Moharram is the first month of the Islamic calendar.

اسم
فونتیک فارسی / mohrem /

one who has worn the white garment of the hajj

کسی که احرام بسته است

در جامعه، محرم بسیار مورد احترام است.

In the community, the one who has worn the white garment of the hajj is highly respected.

محرم اغلب ارتباط عمیقی با ایمان خود احساس می‌کند.

The one who has worn the white garment of the hajj often feels a deep connection to their faith.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محرم

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    نامحرم
  1. مترادف:
    رازپوش رازدار رازنگهدار سرنگهدار معتمد موثق
  1. مترادف:
    انیس مقرب مونس ندیم
  1. مترادف:
    آشنا خویش خویشاوند نزدیک
  1. مترادف:
    همسر زوجه
  1. مترادف:
    حرام ناشایست
  1. مترادف:
    زایر احرام‌بسته مقیم‌حرم
    متضاد:
    محل

سوال‌های رایج محرم

محارم به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «محارم» در زبان فارسی جمع «مَحرَم» است و در زبان انگلیسی معمولاً به very near relatives ،mahram relatives یا فقط mahrams ترجمه می‌شود، به‌ویژه در متون اسلامی و دینی.

محارم به افرادی گفته می‌شود که ازدواج با آن‌ها برای یک فرد از نظر شرعی و قانونی (در اسلام) حرام است و همین‌طور پوشش و ارتباط بدنی با آن‌ها، مثل لمس یا در آغوش گرفتن، مجاز شمرده می‌شود. این افراد معمولاً شامل بستگان نزدیک سببی یا نسبی هستند.

در اسلام، برای یک زن، محارم شامل پدر، برادر، پدربزرگ، فرزندان، عمو، دایی، پسر برادر، پسر خواهر، پدرشوهر و... می‌شود. و برای یک مرد، محارمش شامل مادر، خواهر، مادربزرگ، دختر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادرزن و... است. البته این فهرست ممکن است بسته به مذهب یا فقه متفاوت باشد.

ارجاع به لغت محرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محرم

لغات نزدیک محرم

پیشنهاد بهبود معانی