آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خویشاوند به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / khishaavand /

relative, kinsman

relative

kinsman

kinswoman

kinswoman

زن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

عامیانه cousin

cousin

زن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خویشاوند

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت خویشاوند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خویشاوند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خویشاوند

لغات نزدیک خویشاوند

پیشنهاد بهبود معانی