آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

قریب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / gharib /

near, approximate, nigh, close, kindreds, adjacent, proximate, nearby, almost, nearly, approximately

near

approximate

nigh

close

kindreds

adjacent

proximate

nearby

almost

nearly

approximately

نزدیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

قریب دو سال قبل

nearly two years ago

این طرح قریب به اتمام است

this project is near completion

نمونه‌جمله‌های بیشتر

به احتمال قریب به یقین

with a probability bordering on certainty

قریب دویست نفر

almost two-hundred people

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قریب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت قریب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قریب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قریب

لغات نزدیک قریب

پیشنهاد بهبود معانی