companion, familiar, pal, chum, associate, intimate, colleague, mate, comrade
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سگ مونسی باوفا است
A dog is a faithful companion
مونس یک خارجی
a companion to a foreigner
کلمهی «مونس» در زبان انگلیسی به companion یا confidant ترجمه میشود.
مونس به کسی گفته میشود که همراه و همدم فرد باشد و در لحظات تنهایی یا دشواریها همراه او باشد. این واژه بیشتر بار عاطفی و معنوی دارد و نشاندهندهی کسی است که نه تنها حضور فیزیکی دارد بلکه حمایت روحی و همدلی عمیقی ارائه میدهد. مونس میتواند دوست صمیمی، همسر، یا هر فردی باشد که باعث آرامش و احساس امنیت در زندگی شخص شود. حضور مونس در زندگی به فرد کمک میکند تا احساس تنهایی نکند و بتواند مشکلات و سختیها را بهتر تحمل کند.
از نظر فرهنگی، مونس نمادی از پیوندهای انسانی و ارزش روابط نزدیک و صمیمی است. در ادبیات فارسی، مونس بارها به عنوان همراه دل و رازدار اشاره شده که رازهای درون انسان را میداند و بدون قضاوت او را میپذیرد. این واژه تصویری شاعرانه و لطیف از همراهی و دوستی عمیق ارائه میدهد که فراتر از روابط سطحی است.
وجود مونس در زندگی هر فرد باعث افزایش کیفیت زندگی و بهبود سلامت روان میشود، زیرا حمایت عاطفی و احساس پذیرفته شدن از نیازهای اساسی انسانها است. در دورانهای سخت و چالشبرانگیز، داشتن مونس میتواند نقطهی اتکا و آرامش باشد و به بازیابی روحیه و انگیزه فرد کمک کند. به همین دلیل، مونس نقشی مهم در ارتقای احساس خوشبختی و رضایت از زندگی ایفا میکند.
مونس نه تنها یک همراه ساده، بلکه کسی است که با حضورش، آرامش، امنیت و شادی را به زندگی فرد میآورد و باعث میشود انسان احساس کند تنها نیست و همواره کسی هست که به او اهمیت میدهد و همراهش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مونس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مونس