فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

همدم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مونس، هم‌نشین

فونتیک فارسی

hamdam
اسم

companion, confident, chum, crony, bosom friend, pal, mate

شوهرش که مرد پیرزن یگانه همدم خود را از دست داد.

When her husband died, the old woman lost her only companion.

سگ همدمی وفادار است.

A dog is a faithful companion.

عامیانه cobber, sidekick

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد همدم

  1. مترادف:
    انیس جلیس دلارام دمساز رفیق مالوف مصاحب مقترن ملازم مونس ندیم هم‌زبان هم‌صحبت همنشین یار

ارجاع به لغت همدم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همدم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همدم

لغات نزدیک همدم

پیشنهاد بهبود معانی