friend, buddy, pal, crony, comrade, chum
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رفیق هم مدرسهی من
my school pal
میانهی آن دو رفیق بههم خورده است.
The two friends are at sixes and sevens.
کلمهی «رفیق» در زبان فارسی واژهای غنی از معنا، احساس، و فرهنگ است. این کلمه در زبان انگلیسی معمولاً با واژگانی مانند friend، companion، mate یا حتی در برخی موارد comrade ترجمه میشود، اما هیچکدام از آنها بار عاطفی و طیف معنایی گستردهی «رفیق» را بهطور کامل منتقل نمیکنند.
«رفیق» از ریشهی عربی «ر ف ق» میآید و در اصل به معنای کسی است که با تو همراه است، تو را در مسیر زندگی همراهی میکند، و در شادی و غم در کنارت میماند. در فرهنگ فارسی، «رفیق» چیزی فراتر از یک «دوست» ساده است. او کسی است که تو را میفهمد، قضاوتت نمیکند، و در سختترین شرایط زندگی پشتت را خالی نمیکند. رفیق میتواند هممسیر تو در مسیرهای پرپیچوخم زندگی باشد، کسی که نه فقط کنار تو، بلکه با تو است.
در زبان عامیانه، «رفیق» میتواند صمیمانهترین شکل خطاب به یک دوست باشد. این واژه در محافل جوانانه یا دوستانه بار احساسی قوی دارد و اغلب نشانهی رابطهای عمیق، صادقانه و بدون توقع است. وقتی کسی به دیگری میگوید «رفیقمی»، یعنی برای من چیزی بیش از یک آشنا هستی؛ تو بخشی از خاطرات، تکیهگاه و آرامش منی.
در ادبیات فارسی، بهویژه در شعرها و ترانهها، واژهی «رفیق» معمولاً معنایی عمیق و گاه عاشقانه یا اندوهناک دارد. وقتی کسی میگوید «رفیق نیمهراه نباش»، منظورش این است که تو را همدل و همراه در مسیر زندگی میخواهد، نه کسی که در میانهی سختیها، کنارش را خالی کند.
«رفیق» یکی از غنیترین واژههای زبان فارسی است. این کلمه آمیزهای از رفاقت، وفاداری، همدلی، صمیمیت، اعتماد، و حتی مبارزه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رفیق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رفیق