زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

دشمن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / doshman /

enemy, foe, inimical, opponent, repugnant, antagonist, hostile, adversary

enemy

foe

inimical

opponent

repugnant

antagonist

hostile

adversary

عدو، معاند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دشمن تانک‌های ما را در دام انداخت و آن‌ها را نابود کرد.

The enemy mousetrapped our tanks and destroyed them.

دشمن در پشت درختان کمین کرده بود.

The enemy was waiting in an ambush behind the trees.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دشمن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

سوال‌های رایج دشمن

دشمن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دشمن» در زبان انگلیسی به enemy ترجمه می‌شود.

«دشمن» واژه‌ای است که به فرد، گروه، یا نهادی اطلاق می‌شود که در تضاد و تقابل با فرد یا گروهی دیگر قرار دارد و رفتاری خصمانه، تهدیدآمیز یا زیان‌آور نسبت به آن نشان می‌دهد. این واژه در زمینه‌های گوناگون سیاسی، نظامی، شخصی، فرهنگی و حتی درونی به‌کار می‌رود و می‌تواند هم بار معنایی عینی داشته باشد و هم مفهومی نمادین. در اصل، دشمن کسی است که وجود یا رفتارش در تضاد با منافع، آرامش، یا ارزش‌های طرف مقابل تلقی می‌شود.

در روابط بین‌الملل و سیاست، دشمن معمولاً به کشوری اطلاق می‌شود که در وضعیت جنگی، رقابت خصمانه یا تهدید جدی علیه کشور دیگر قرار دارد. در این فضا، مفهوم دشمن به‌طور رسمی تعریف می‌شود و بر مبنای تهدیدات امنیتی، نظامی یا سیاسی شکل می‌گیرد. اعلام دشمنی می‌تواند به قطع روابط دیپلماتیک، اعمال تحریم، یا حتی آغاز درگیری نظامی منجر شود. بنابراین، دشمن در این بستر مفهومی حقوقی و راهبردی پیدا می‌کند.

در سطح فردی و اجتماعی، دشمن می‌تواند فردی باشد که به‌طور مداوم درصدد آسیب‌زدن، تحقیر یا ضربه‌زدن به شخصی دیگر است؛ کسی که از پیشرفت یا خوشبختی فرد ناراحت می‌شود و ممکن است برای تخریب او تلاش کند. با این حال، در بسیاری موارد، مفهوم دشمن در سطح روان‌شناختی نیز بروز می‌یابد. گاه دشمن واقعی در بیرون وجود ندارد، اما ذهن انسان دشمنی را تصور می‌کند که حاصل ترس، پیش‌داوری یا زخم‌های گذشته است.

در ادبیات، دشمن اغلب به عنوان عنصر مقابل قهرمان (آنتاگونیست) ایفای نقش می‌کند. حضور دشمن در داستان‌پردازی باعث شکل‌گیری کشمکش، تعلیق و پیشرفت روایی می‌شود. دشمن در داستان‌ها می‌تواند نماد شر، ظلم، وسوسه یا حتی چالشی درونی باشد که قهرمان باید بر آن غلبه کند. این تقابل، زمینه‌ساز رشد شخصیت‌ها، تحول داستان و انتقال مفاهیم اخلاقی و انسانی می‌شود.

مفهوم دشمن تنها به بیرون از فرد محدود نمی‌شود. در بسیاری از مکاتب فکری و عرفانی، بزرگ‌ترین دشمن انسان، درون اوست: مانند نفس سرکش، ترس، جهل یا خودخواهی. این نگاه، دشمن را نه یک تهدید بیرونی، بلکه چالشی درونی می‌داند که فرد باید آن را بشناسد، با آن روبه‌رو شود و بر آن فائق آید. واژه‌ی «دشمن» مفهومی چندوجهی است که در بسترهای مختلف، معانی و مصادیق متفاوتی به خود می‌گیرد، اما همواره یادآور نوعی تقابل و ضرورت مواجهه با آن است.

ارجاع به لغت دشمن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دشمن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دشمن

لغات نزدیک دشمن

پیشنهاد بهبود معانی