enemy, foe, inimical, opponent, repugnant, antagonist, hostile, adversary
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دشمن تانکهای ما را در دام انداخت و آنها را نابود کرد.
The enemy mousetrapped our tanks and destroyed them.
دشمن در پشت درختان کمین کرده بود.
The enemy was waiting in an ambush behind the trees.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دشمن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دشمن