against, adverse, contrary, contrarious, contravener, counter, untoward, converse, inverse, contradictory, athwart, unfavorable, countervailing, resistant, opposed, disagreeing, enemy, opponent, averse, discordant, opposer, antagonist, opposite, inimical, con, adversary, objector, antipathetic, repugnant, dissenter, gainsayer, ill-disposed, nay, cross, dissident, dissenting, detractor, antagonistic, critic, contending, protestor, disaffected, apposing, hostile, unsympathetic, anti-, counter-, contra-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نود رأی موافق، پنجاه رأی مخالف و بیست رأی ممتنع
a vote of ninety in favor, fifty against, and twenty abstaining
سرسختانه با مالیاتهای جدید مخالف بود.
He was adamantly opposed to new taxes.
باد مخالف
adverse wind
کلمهی «مخالف» در زبان انگلیسی به opposite یا opponent (بسته به کاربرد) ترجمه میشود.
«مخالف» واژهای است که در زبان فارسی بسته به زمینهی کاربرد میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. در کاربردهای مفهومی و انتزاعی، مانند «عقیدهی مخالف»، معادل مناسب آن در انگلیسی opposite یا contrary است؛ اما در زمینههای رقابتی یا مجادلهآمیز، مانند «مخالف سیاسی» یا «مخالف در بحث»، واژهی opponent رایجتر است. این واژه بهطور کلی به چیزی یا کسی اشاره دارد که در جهت یا موضعی متفاوت، متضاد یا ناسازگار قرار دارد، و دقیقاً همین تعارض است که معنای آن را شکل میدهد.
در حوزهی مفاهیم و زبان، «مخالف» به پدیدهای اطلاق میشود که جهتگیری یا محتوایی متضاد با یک چیز دیگر دارد. به عنوان مثال، شب مخالف روز، سردی مخالف گرما، یا نفرت مخالف عشق است. این تضادها در زبان نقش مهمی در ایجاد معنا دارند. بسیاری از واژهها با شناختن متضاد آنها بهتر درک میشوند و تضادها، ذهن را به درک دقیقتری از ویژگیها و مرزهای مفاهیم وامیدارند. از اینرو، شناخت واژهی «مخالف» به فهم ساختار زبان و معناشناسی نیز کمک میکند.
در روابط انسانی، وجود مخالف اغلب بهعنوان نشانهای از تنوع دیدگاهها و آزادی اندیشه تلقی میشود. در جوامع سالم، مخالف بودن نهتنها نکوهش نمیشود، بلکه تشویق میگردد؛ چرا که تضارب آرا میتواند زمینهساز پیشرفت فکری، اجتماعی و فرهنگی شود. فردی که دیدگاهی متفاوت از جریان غالب دارد، ممکن است با عنوان «منتقد» یا «مخالف» شناخته شود، اما نقش او در اصلاح، تعادلبخشی و رشد جامعه بسیار حیاتی است. البته نحوهی ابراز مخالفت و نیز پذیرش آن توسط دیگران، شاخصی مهم برای سنجش سطح بلوغ فکری یک جامعه محسوب میشود.
در زمینههای رقابتی یا ورزشی، «مخالف» به کسی گفته میشود که در برابر فرد یا تیم دیگر قرار میگیرد و با او رقابت میکند. این نوع از مخالفت معمولاً در چارچوب قوانین مشخص، سالم و با هدف کسب پیروزی صورت میگیرد. واژهی opponent دقیقاً برای توصیف این نقش کاربرد دارد. در این حالت، مخالف نه لزوماً دشمن، بلکه رقیبی است که با حضورش سطح رقابت و تلاش را بالا میبرد و مسیر رشد را هموارتر میسازد.
«مخالف» مفهومی کلیدی در درک تعادل، تعامل و تنوع است. چه در اندیشه، چه در زبان، چه در روابط، وجود مخالف به ما کمک میکند تا مرزها را شناسایی کنیم، خود را در آینهی تفاوتها ببینیم، و تصمیمات آگاهانهتری بگیریم. مخالفت، اگر با احترام، منطق و مسئولیتپذیری همراه باشد، نهتنها تهدید نیست، بلکه فرصتی برای تعمق، تحول و تعادل است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مخالف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخالف