آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

    مدعی به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی / modda'i /

    claimant, pretender, [law] plaintiff

    claimant

    pretender

    plaintiff

    حقوق complainant, plaintiff

    complainant

    plaintiff

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مدعی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسم
    متضاد:
    مدعی‌علیه خوانده
    مترادف:
    ادعاکننده دعوی‌کننده شکایت کننده خواهان
    مترادف:
    حریف خواهان رقیب مخالف
    متضاد:
    ناموسگر

    سوال‌های رایج مدعی

    مدعی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مدعی» در زبان انگلیسی به claimant یا plaintiff ترجمه می‌شود، بسته به زمینه‌ای که در آن استفاده می‌گردد. در موارد غیررسمی یا عمومی‌تر نیز ممکن است از واژه‌ی alleged یا contender استفاده شود.

    مدعی به فرد یا نهادی اطلاق می‌شود که ادعایی را مطرح کرده و خواستار به رسمیت شناختن یا اثبات حقی برای خود است. این واژه در بسترهای حقوقی، اجتماعی، و حتی در مکالمات روزمره کاربرد فراوان دارد. در اغلب موارد، مدعی فردی است که احساس می‌کند حقی از او ضایع شده یا چیزی متعلق به اوست و درصدد اثبات یا بازپس‌گیری آن برمی‌آید. بار معنایی این کلمه گاه رسمی، گاه چالش‌برانگیز، و گاه همراه با تردید است.

    در حوزه‌ی حقوقی، «مدعی» معمولاً به کسی گفته می‌شود که شکایتی را نزد مراجع قانونی مطرح کرده است. در این بافت، واژه‌ی «plaintiff» معادل دقیق‌تری در زبان انگلیسی محسوب می‌شود. این فرد با ارائه‌ی مدارک، مستندات و دلایل، تلاش می‌کند ثابت کند که حقوق قانونی‌اش پایمال شده و خواهان رسیدگی و جبران خسارت از سوی دادگاه یا مراجع قضایی است. در مقابل، طرف دعوی او معمولاً «خوانده» یا «defendant» نامیده می‌شود.

    با این حال، مدعی می‌تواند در معنایی گسترده‌تر نیز به کار رود. برای مثال، فردی که خود را شایسته‌ی مقامی، عنوانی یا جایگاهی خاص می‌داند و در تلاش است تا آن را کسب کند، نیز ممکن است «مدعی» نامیده شود. این کاربرد را می‌توان در عرصه‌هایی چون سیاست، ورزش، هنر یا حتی روابط اجتماعی مشاهده کرد. در چنین مواردی، واژه‌ی «contender» یا «aspirant» در زبان انگلیسی به کار می‌رود و به معنای رقیب یا فردی است که برای رسیدن به موقعیتی خاص تلاش می‌کند.

    همچنین، در برخی زمینه‌ها از واژه‌ی مدعی برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که ادعایی بزرگ یا عجیب دارند، بی‌آنکه لزوماً مدرکی معتبر برای اثبات آن ارائه کنند. مثلاً فردی که خود را صاحب نظریه‌ای نوین، یا فرستاده‌ی خاصی می‌داند، اما مورد تردید جامعه است، ممکن است با عنوان «مدعی» مورد خطاب قرار گیرد. در این نوع کاربرد، واژه‌ی «alleged» یا حتی «self-proclaimed» می‌تواند بیانگر همان بار معنایی در زبان انگلیسی باشد.

    مدعی واژه‌ای است که ضمن سادگی، لایه‌های معنایی متعددی در خود دارد. این کلمه هم بیانگر حق‌طلبی و پیگیری قانونی است، هم نشانه‌ای از رقابت، تلاش، و گاه جاه‌طلبی. در عین حال، می‌تواند حامل بار تردید و سؤال درباره‌ی صداقت یا صحت ادعا باشد. چنین چندبعدی بودن، «مدعی» را به واژه‌ای پرکاربرد و تأثیرگذار در زبان فارسی تبدیل کرده است.Ask ChatGPT

    ارجاع به لغت مدعی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مدعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدعی

    لغات نزدیک مدعی

    • - مدعو به نهار
    • - مدعوین
    • - مدعی
    • - مدعی‌العموم
    • - مدعی بودن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.